مطالب جالب و طنز
سه شنبه 2 اسفند 1390برچسب:امنیت, آزاد و نان, :: 15:35 :: نويسنده : علی باقرزاده

امنیت، آزاد و نان

 

نیمروز بود کشاورز و خانواده اش برای نهار خود را آماده می کردند یکی از فرزندان گفت در کنار رودخانه هزاران سرباز اردو زده اند چادری سفید رنگ هم در آنجا بود که فکر می کنم پادشاه ایران در میان آنان باشد



ادامه مطلب ...
صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 11 صفحه بعد